زبانحال حضرت زهرا سلام الله علیها با امیرالمومنین
پروانه شـدم شعله به پای تـو نگیرد این حـادثـه بر هـیچ کجای تو نگیرد بین نـفس سینه ی من فاصله افــتـاد تا اینکه در این شهر صدای تو نگیرد تـا این سـپـر تا شده ات فـایــده دارد ای کـاش مرا از تو خدای تو نگیـرد پهـلـو زدم آنقـدر که مسمـار بـیـفـتد تا مـوقع رفـتن به عـبـای تـو نگیـرد افتادن من در وسط کوچه صدا کرد آری خـبـری نیست برای تـو نگیـرد من شیشه سپر می کنم امروز برایت تا سنگ سر کوچه به پای تو نگیرد تو خـواستی ایـنـبار فـدایم شوی اما من خواستم اینـبار دعـای تـو نگیرد |